برفی که غم پرده افتتاح را شست
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۵۹۲۰۴
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کاخ جشنواره چهل و دوم فیلم فجر در حالی قدم به «آغاز شد» اکران ها گذاشت و میزبان صدها منتقد و رسانه ای و عوامل ایرانی و حتی سبزه پوست گشاده روی بنگالی شد، که اثر چندانی از رنگ و رخ این رویداد بر چهره نداشت.
کارها طبق روال همیشه مشابه، دقیقه نودی شده و توفیقش همچنان حاصل نشده بود، پوسترهای چندانی از جشنواره بر دیوارهای لابی مرکز همایشها خودنمایی نمیکرد و غرفههایی که برای رسانهها تعبیه شده بود، هیچ سروشکلی نداشت مسأله که گریبانگیر ساعت اکران ها و تاخیر حدود نیم ساعت زنجیروار تا پایان شب هم شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه اما روند بهبود خیلی سریع سرعت گرفت بهطوریکه تا قبل از غروب، هم کار نمای داخلی لابی تمام شده بود و هم غرفهها و استودیوها، با تجهیز شدن، کار خود را آغاز کردند.
فیلمهای روز اول چهلودومین جشنواره فیلم فجر در کاخ جشنواره برج میلاد همه آبستن غم بودند. نخستین اثر که فتحباب جشنواره امسال شد، به معضل فقر و نداری و آسیب های آن در کشوری متعلق به شرق آسیا یعنی بنگلادش می پرداخت که با توجه به غریبه بودن بستر جغرافیایی قصه، کمی القای اغراق به مخاطب می داد و توجه را به این سمت می برد که کارگردان بیش از حد برای اثرگذاری و تلنگر بر احساسات مخاطب، سیاه نمایی داشته است.
تلاش کارگردان برای نمایش افراطی آدم های سفیدی که همچنان در شرایط فقر شدید مثبت مانده و همچنان هم اتفاق خاصی رخ نمی دهد تا مخاطب را در جایی غافلگیر کند و داستان را به سمت یک پندآموزی نخ نما شده منقضی می برد. قصه ای که نیازی به لوکیشن بیگانه نداشت و می توانست در کشور خودمان هم موضوعیت داشته باشد اما فرای این موارد، پاک و نجیب ماندن فرشته میان فضای بی در و پیکر و دور از منطق اجتماع نمایش داده شده و عشق ساده او و امجد و صمیمیت با دیطا و مادرش، قشنگی هایی هم داشت که به مخاطب حس لطیفی می بخشید.
حضور بازیگران بنگلادشی دروغ های زیبا در کاخ جشنواره هم البته از قشنگی های دیگر راجع به این اثر بود.
نشست خبری فیلم دروغهای زیبادومین اکران روز نخست به شکار حلزون اختصاص یافت؛ اثری که علاوه بر قصه نهچندان قوی، انتخاب بازیگران مناسبی هم نداشت، میمیک مثبت مرحوم حسام محمودی که با کاراکتر منفی پسر دکتر همخوانی زیادی نداشت و حسین پاکدل در نقش قاضی بازنشسته که نتوانسته بود با مخاطب ارتباط بگیرد، در این اثر هم ترجیح کارگردان بهکارگیری شخصیت های صرفا سفید و سیاه بود و همچنان به روال اکثر آثار سینمایی ما فاقد شخصیت های خاکستری.
تمام قصه به جز یکی، دو صحنه کوتاه در یک لوکیشن ثابت می گذرد که اثر را بیشتر شبیه یک فیلم کوتاه کرده است تا بلند سینمایی. اما شکار حلزون قشنگی هایی هم در دل روایت دارد، دیالوگی که بین دکتر و قاضی بازنشسته (حسین پاکدل) رد و بدل می شود و دکتر در جایگاه جامعه او را به چالش صحت قضاوت هایش می کشد عاقبت قاضی و فرزند ناخلفی که می تواند کفه سنگین را در درست یا غلط بودن عقاید و رویه رفتاری قاضی مشخص کند، آتش زدن حاصل یک عمر قضاوت های قاضی و غیره که بی اعتقاد راسخ به آنها نبود و بازی خوب نیره را می توان از مثبت های این اثر برشمرد هرچند که مخاطب تا لحاظ پایانی فیلم، همچنان منتظر یک قصه غافلگیری بود و چنین اتفاقی نیفتاد.
نشست خبری فیلم شکار حلزوناثر سوم روز اول جشنواره اما فیلمی ترکیبی در ژانر کمدی، اجتماعی و درام بود. اثری که از سوی اهالی رسانه و مخاطبان تا حدودی انگ سفارشی خورد. قصه ای که به رغم تصور موفقیت به لحاظ حضور بازیگرانی حدودا چهره همچون سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آییش و گوهر خیراندیش در ارتباط گیری با مخاطب به توفیق چندانی دست نیافت.
دو روز دیرتر همزمان به معضلات جورواجور اجتماعی سر می زد و تلاش داشت در یک روایت، حرف ها و هشدارهای مختلف آموزنده ای بدهد؛ از جدی گرفتن بچه دار شدن تا عاقبت نزول گیری و اعتماد بی پایه به وکیل و وجود خرافات سنتی و فشارهای گهگاه غیرمنطقی والدین و قبح سقط و ...
دو روز دیرتر زیادی به سمت یک اثر آموزشی متمایل شده بود و این مخاطب را میان وجه کمدی ماجرا و درام سرگردان میکرد اما با این حال آنچه این اثر را در سبد قضاوت منصفانه تر قرار می دهد اکران آینده سراسری آن بر پرده سینماهاست.
نشست خبری فیلم دو روز دیرتراما آخرین اثر اکران شده شب نخست میلاد، ظاهر فیلمی ساخته شده در شمال کشور است که بن مایه اش، روایتی کلیشه ای از عشق است. عشق ظاهر پسر سربازی که جرات مطرح کردن عشقش را ندارد و تا نیمه فیلم به یکنواختی این عدم توان می گذرد و نمایش زندگی پیرمرد و پیرزنی که زندگی آنها در تک اتاقک گلی بالای تپه، کمی غیرمنطقی می نماید.
اولین ساخته بلند عامری که تولیدات قبلی اش در قالب فیلم کوتاه بوده در نهایت فاصله چندانی در پرداخت و روایت با همان آثار کوتاه ندارد و قصه به صورت حوصله سر بری به سر می رسد.
نخستین روز جشنواره با اکران این چهار اثر میان هیاهوی اهالی رسانه و آسمان برفی میلاد و کاج های برفک زده اش به خاتمه رسید تا کاخ به خواب رود و مهیای روز دوم شود.
البته این روز، خالی از حواشی نیز نبود. از تعویق اکرانها گرفته که سبب شد تا هر فیلم، تقریبا با ۴۰ دقیقه تاخیر پخش شود تا عصبانی شدن اصغر نعیمی که به دلیل نداشتن کارت، اجازه ورود به سالن نمایش فیلمش را به او نمیدادند.
همچنین در روز نخست جشنواره، درددلهای الناز شاکردوست که برای فیلم بیبدن به پردیس کورش رفته بود، توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد.
روز نخست جشنواره فیلم فجر، سرشار از خبر بود و تنور آن را حسابی گرم کرد تا با این رخدادها، به سراغ روز دوم و اتفاقات آن برویم.
فرهنگ سینما و تئاتر ۰ نفر برچسبها چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دو روز دیرتر شکار حلزون حسام محمودی مرکز همایش های برج میلاد ظاهر جشنواره فیلم فجر فرهاد آئیش الناز شاکردوست دروغ های زیبا حسین پاکدل اصغر نعیمی پروندهٔ خبری چهلودومین جشنواره فیلم فجرمنبع: ایرنا
کلیدواژه: چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دو روز دیرتر شکار حلزون حسام محمودی مرکز همایش های برج میلاد ظاهر جشنواره فیلم فجر فرهاد آئیش الناز شاکردوست دروغ های زیبا حسین پاکدل اصغر نعیمی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دو روز دیرتر شکار حلزون حسام محمودی مرکز همایش های برج میلاد ظاهر جشنواره فیلم فجر فرهاد آئیش الناز شاکردوست دروغ های زیبا حسین پاکدل اصغر نعیمی رزرو هتل نزدیک حرم امام رضا جشنواره فیلم فجر دو روز دیرتر شکار حلزون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۵۹۲۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن میشود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار میکند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنبالهسازی سریالهای موفق به تاسی از فصلبندی مجموعههای غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعههای غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیتتر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریالهای چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصلها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.
دنباله سازی در حوزه سریال، در دورهای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سالهای اخیر، ساخت سریالهای چند فصلی مجموعههایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.
دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعههای سیما بازتابی اجتماعی و رسانهای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکههای اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکستهای متوالی باید مورد توجه تصمیمسازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.
با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعههایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمیگردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.
بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفتوگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجیهای منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.
همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان میدهد، پروژه افزایش فصول سریالها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصلهای قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.
با این حال انتظار میرفت این شکست، با پخش سریال نونخ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .
در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافتهای گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.
فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیفتر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایهها و شوخیهای بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.
تیپهایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشهای در فصل پنجم سریال داشتند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نونخ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیتها دنبال می کند. گرههای متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گرههای فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.
در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، میتوانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصلهای متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایههای اصلی دراماتیک سریال شد.
قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.
هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پردهپوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب میشود.
در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیههایی مواجه شود.
کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصلهای آن پایینتر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان میداد که سازندگان سعی کردهاند برای خوشایند تحولخواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار میشود.